اکوسیستم مالی غیرمتمرکز (DeFi) در دو سال گذشته پیشرفت های زیادی داشته است.من همچنین رقابت در سطح توافق و اندازه بازار را در نظر گرفته ام.من اولی را در آوریل تحلیل کردم و این مقاله بر دومی تمرکز خواهد کرد.

بزرگترین نگرانی من در مورد وضعیت فعلی DeFi اتریوم این است که تحت یک یا چند سقف نامرئی قرار دارد (در زیر توضیح خواهم داد).طبق تعریف یوجین وی، سقف نامرئی یک حد بالایی نامرئی است - نمی‌توان آن را مستقیماً اندازه‌گیری کرد و فقط در تحلیلی ظاهر می‌شود که حقایق را نقض می‌کند - اما واقعاً رشد را محدود می‌کند.

اگرچه هنوز برای اظهار نظر زود است، اما اکوسیستم DeFi احتمالاً این محدودیت ها را لمس کرده است.به عنوان مثال، حداکثر مقدار ETH تعهد شده در پروتکل DeFi حدود 2-3٪ از مقدار کل ETH است.

در این مقاله، مزایا و معایب سیستم DeFi فعلی را نسبت به CeFi (مالی متمرکز) ارزیابی خواهم کرد.سپس، من سعی خواهم کرد برخی از سقف های نامرئی را که رشد DeFi را محدود می کند، کشف کرده و راه حل هایی را پیشنهاد کنم.

 

سناریوهای برنامه DeFi

اگرچه سناریوهای برنامه DeFi بسیار غنی هستند (از جمله بلیط های قرعه کشی غیر فراگیر، بازار پیش بینی، تعهد، هویت و غیره)، در حال حاضر کاربردهای اصلی آن به شرح زیر است:

اهرم (به عنوان مثال، وثیقه گرفتن در Maker، Compound، یا معامله مارجین در dYdX)
تراکنش ها (به عنوان مثال 0x، Uniswap، Kyber، IDEX، dYdX)
دریافت قرار گرفتن در معرض دارایی مصنوعی (به عنوان مثال Synthetix، UMA)
این سه برنامه اصلی اکثریت قریب به اتفاق فعالیت های DeFi را تشکیل می دهند.
هر یک از قراردادهای مالی غیرمتمرکز فوق مستقیماً با جایگزین های متمرکز رقابت می کند.در مرحله بعد، پویایی این سناریوهای کاربردی را یکی یکی تحلیل می کنیم تا سقف نامرئی DeFi را درک کنیم.

 

اهرم اضافه کنید

برای اکثر معامله گران، دو ویژگی مهم اهرم، اهرم چندگانه و هزینه است.اما از این دو جنبه، DeFi به خوبی CeFi نیست.

1. نسبت اهرم DeFi کمتر است.با توجه به تاخیر سیستم (زمان بلوک اتریوم 15 ثانیه است)، ضریب اهرم نمی تواند خیلی زیاد باشد.پس چرا تأخیر بالاتر حداکثر اهرم را کاهش می دهد؟با توجه به نوسان دارایی‌های کریپتو و خطر انحلال سریال در مدت زمان بلوک 15 ثانیه‌ای، ارائه محصولات با اهرم بالا برای DeFi دشوار است.dYdX یک قرارداد دائمی BTC با اهرم 10 برابری در آوریل راه اندازی کرد، اما میانگین ضریب اهرمی کاربران BitMEX 25-30x است.2. هزینه های استقراض CeFi کمتر است.شرکت‌های CeFi اعتبار را گسترش می‌دهند (بانک‌هایی مانند Silvergate)، الزامات وام مسکن مبتنی بر اعتماد را کاهش می‌دهند (مانند اندازه بخش وام که با مشتریان مورد اعتماد کار می‌کند)، یا مقادیر زیادی سپرده‌های مشتریان را ارائه می‌کنند (مانند بخش‌های وام Binance و Coinbase). برای رسیدن به این.اگرچه در برخی موارد، نرخ بهره وام توافق‌نامه DeFi فعلی کمتر است، اما دارای ایرادات ساختاری هستند.اگرچه در تئوری چنین امکانی وجود دارد: معامله‌گران به آرامی شروع به معامله با cToken Compound می‌کنند - این پروتکل به طور موثر مزایای دفتر کل متمرکز Binance و Coinbase را تکرار می‌کند - اما این باعث پراکنده شدن نقدینگی بین cToken و دارایی‌های اساسی می‌شود.

آیا پروتکل DeFi می تواند اهرم بیشتری ارائه دهد؟با توجه به نوسانات ارزهای دیجیتال و کاستی های فعلی اتریوم (زمان بلوک 15 ثانیه)، تصور اینکه یک پلتفرم بیش از 10 برابر اهرمی را ارائه دهد دشوار است.تراژدی پنجشنبه سیاه در 12 مارس هنوز زنده است.

با این حال، راه‌حل‌های لایه 2 خاصی (مانند Skale) وجود دارد که می‌تواند به زمان بلوک 1 ثانیه دست یابد و تأخیر شبکه را کاهش دهد (لطفاً توجه داشته باشید که معماری جمع‌بندی خوش‌بینانه وانیلی نمی‌تواند زمان بلوک را کاهش دهد، بنابراین نمی‌تواند این نقص را برطرف کند).با این حال، مشخص نیست که آیا صرافی های غیرمتمرکز (DEX) مانند dYdX و معامله گران، تسویه حساب را به راه حل های لایه 2 مانند Skale منتقل می کنند یا خیر.

بنابراین، در بلندمدت، آیا قرارداد DeFi می تواند نرخ بهره وام رقابتی تری را ارائه دهد؟پاسخ این است: احتمالاً نه.من انتظار دارم که در چند سال آینده بانک‌های بیشتری (که می‌توانند از طریق وام‌های ذخیره جزئی اعتبار ارائه کنند) وارد فضای کریپتو شوند و هزینه سرمایه ارائه شده توسط موسسات مالی متمرکز به تدریج کاهش یابد.علاوه بر این، از آنجایی که قراردادهای DeFi نمی توانند روابط اعتماد را تضمین کنند، به نسبت وام مسکن بالاتری نیاز دارند که هزینه سرمایه (فرصت) را بیشتر افزایش می دهد.

در آینده قابل پیش‌بینی، من فکر می‌کنم توافقنامه DeFi نمی‌تواند تامین‌کنندگان سنتی اهرمی را شکست دهد.اگرچه قرارداد DeFi می‌تواند برای مشتریان خاصی سودهای حاشیه‌ای داشته باشد که تامین‌کنندگان سنتی نمی‌توانند، سهم بازار بسیار ناچیز است.اکثریت قریب به اتفاق فعالان بازار می خواهند هزینه و در دسترس بودن اهرم را بهینه کنند و پروتکل DeFi برای مطابقت با CeFi در این دو جنبه دشوار است.

داده های بازار امروز نیز به وضوح این را نشان می دهد: اکثریت قریب به اتفاق اهرم در اکوسیستم کریپتو امروزه توسط صرافی های سنتی ارائه می شود.

شایان ذکر است که اگر تمام فعالیت‌های معاملاتی به یک توافق‌نامه استاندارد دی‌فای خنثی مشخص، باز و معتبر منتقل شوند (مانند لایه 1 منفرد که چند هفته پیش به آن اشاره کردم)، آنگاه DeFi می‌تواند ریسک‌های اساسی را حذف کند و در نتیجه کارایی سرمایه را بهبود بخشد. همه فعالان بازاربا این حال، این احتمال در آینده قابل پیش بینی بسیار کم است.

معامله

پروتکل DeFi از چندین جهت عمده به مراتب پایین تر از جایگزین های متمرکز است.به طور کلی، عوامل زیر مانع از تصاحب سهم بازار CEX توسط DEX شده است.

تأخیر و تعیین احتمالی.از آنجایی که اتریوم اجماع ساتوشی را پذیرفته است - که با یک تعیین احتمالی با تاخیر بالا همراه است - خریدار و فروشنده نمی توانند به طور دقیق مکان دقیق خود را در زمان واقعی بدانند.به دلیل عدم دقت، تراکنش های آنها باید محافظه کارانه تر باشد (مثلاً استفاده از اسپرد بزرگتر).برای این، هر راه حلی با زمان بلوک کوتاه تر می تواند شرایط را کاهش دهد.
ماینرها به دنبال سود هستند (پیشرو).همانطور که اکوسیستم کریپتو بالغ می شود و معامله گران تراکنش های بیشتری را مستقیماً برای تسویه به زنجیره منتقل می کنند، گره های تولید کننده بلاک شروع به به حداکثر رساندن مزایای موجود برای خود ماینرها (MEV) خواهند کرد.وقتی این اتفاق بیفتد، ماینرها معاملات پیشگیرانه را شروع می کنند که برای تامین کنندگان نقدینگی بسیار نامطلوب است.
موقعیت های اهرمی و افست موقعیت کامل.در حال حاضر، بایننس و FTX موقعیت های کامل انواع مختلف محصولات را در اختیار کاربران قرار می دهند (به عنوان مثال، یک موقعیت دائمی صعودی برای تضمین گزینه های تماس).در سال آینده، من انتظار دارم که آنها به تدریج موقعیت های آفست را ارائه کنند (به عنوان مثال، از طریق موقعیت های کوتاه ETH، کاربران موقعیت های خرید BTC را گسترش دهند)، و سپس سایر صرافی های متمرکز پیگیری خواهند شد.اگرچه محیط غیرمتمرکز از نظر تئوری می تواند اهرم موقعیت کامل را فراهم کند، عملیات واقعی دشوارتر است زیرا بازار معاملات غیرمتمرکز هنوز بالغ نشده است.
عدم وجود ارز فیاترویکرد غیرمتمرکز برای انتقال کاربران از دنیای فیات به حوزه رمزگذاری در مقیاس بزرگ دشوار است.در واقع چندین تیم روی این مشکل کار می کنند، اما هیچ یک از آنها هنوز راه حلی پیدا نکرده اند.قبل از این، برای کاربرانی که قبلاً ارزهای رمزنگاری شده داشتند، استیبل کوین ها معیار خوبی بود.
هزینه های بهره برداری و گاز.معامله گران می خواهند معاملات را به سرعت تسویه کنند، نسبت وام مسکن را دوباره تنظیم کنند و سپس به سرعت سفارش های جدید را باز کنند.این عملیات مستلزم هزینه های گاز زیادی است.
بنابراین، آیا پروتکل DeFi می تواند تأخیر را کاهش دهد و اطمینان سریع تری ارائه دهد؟در لایه 2 با تاخیر کم (مثلا Skale) یا لایه 1 (مثلا Solana)، پاسخ مثبت است.
آیا توافقنامه DeFi می تواند خطر سودجویی استخراج کنندگان را کاهش دهد؟برخی از لایه‌های 1 راه‌حل‌های نظری دارند، اما باعث تأخیر، پیچیدگی و هزینه گاز بیشتر می‌شوند.برای لایه 2 گره های تأیید مجوز خاص، پاسخ مثبت است.

آیا توافقنامه DeFi می تواند عدم پشتیبانی ارز فیات را جبران کند؟با استیبل کوین ها، پاسخ مثبت است.

در آینده قابل پیش‌بینی، دیدن صرافی‌های غیرمتمرکز از صرافی‌های متمرکز دشوار است.اگرچه راه حل نسبتاً روشنی برای حل مشکل تاخیر و نهایی شدن وجود دارد، معامله گران با تجربه 1) نمی خواهند که گره بلاک جلوی معامله را بگیرد، 2) امیدوارند که بتوانند موقعیت های مارجین را معامله کنند و موقعیت ها را جبران کنند تا کارایی سرمایه خود را افزایش دهند.

این وضعیت در داده‌ها نیز بسیار آشکار است: صرافی‌های سنتی اکثریت حجم معاملات را تشکیل می‌دهند و تقریباً همه قیمت‌ها به CeFi بستگی دارند.

 


زمان ارسال: ژوئن-05-2020